شما می توانید با ارسال ایمیل خود ، بصورت رایگان مشترک شده و از بروزسانی مطلع شوید.

ایمیل خود را وارد کنید:

پرداختن‌ به‌ آموزش‌ چاپ‌ و‌ نظام‌ آموزشی‌ در‌ جهان‌ عرب‌ یک‌ موضوع‌ مبرم‌ است‌ که‌ باید‌ با‌ دقت‌ طرف‌ توجه‌ قرار‌ گیرد.
اهمیت‌ صنعت‌ هرگز‌ به‌ اندازه‌ سال‌های‌ اخیر‌ نبوده‌ است،‌این‌ امر‌ هنگامی‌ اهمیت‌ بیشتر‌ خود‌ را‌ جلوه‌گر‌ می‌سازد‌ که‌ به‌ تحولات‌ سریع‌ تکنولوژیک‌ در‌ صنعت‌ چاپ‌ توجه‌ داشته‌ باشیم. علی‌رغم‌ اینکه‌ صنعت‌ چاپ‌ به‌ عنوان‌ یک‌ صنعت‌ مهم‌ به‌ پیشروی‌ خود‌ ادامه‌ می‌دهد،‌ اما‌ توجه‌ به‌ آموزش‌ چاپ‌ در‌ جهان‌ عرب‌ باید‌ کماکان‌ جلب‌ شود.‌ تعداد‌ کمی‌ از‌ کشورهای‌ عرب‌ در‌ این‌ زمینه‌ اقدام‌ کرده‌ و‌ آموزش‌ چاپ‌ را‌ جدی‌ گرفته‌اند.

با ‌توجه ‌به ‌تجارب ‌گسترده‌ای ‌که ‌در ‌عرصه ‌روابط ‌عمومی ‌در ‌سطح ‌جهانی ‌به ‌دست ‌آمده ‌است؛ ‌روابط ‌عمومی ‌را ‌در ‌چهار ‌عرصه ‌معنا ‌می‌کنند:
- ‌عرصه ‌شناسایی ‌روابط ‌موجود
- ‌عرصه ‌ارزیابی ‌روابط
- ‌عرصه ‌طراحی ‌سیاست‌ها ‌برای‌‌بهبود ‌روابط
- ‌عرصه ‌اجرای ‌سیاست‌ها

همچنین گاهی مشاهد‌‌ه می‌شود‌ که ناشر برای تمام کتاب‌های خود‌‌، از نظام قیمت‌گذاری واحد‌‌ی پیروی می‌کند‌‌، د‌‌ر حالی که د‌‌ر هنگام قیمت‌گذاری هر کتابی، باید‌ آن کتاب را به‌صورت مستقل ارزیابی و با توجه به عوامل اقتصاد‌‌ی گوناگون، به‌ویژه قیمت کتاب را پیش‌بینی کرد‌.

تاریخچه پیدایش کاغذ ، نوشتن انسانها پیش از پیدایش کاغد ، اولین کاغذ های بوجود آمده ، کاغذ مصری و کاغذ چینی و کاغذ ایرانی ، نقش ایرانیان در پیدایش کاغذ ، کاغذ سازی در ایران امروز ، رابطه کاغذ و هنر

نشر کتاب در عصر اطلاعات و ارتباطات

نشر کتاب در غصر اطلاعات و ارتباطات

نشر کتاب چند سالی است که به عصر تازه ای وارد شده است، عصری که بنیادهای نشر را دستخوش دگرگونیها و دگرسانیهای عمیق ساخته است. برخی تحولات ، حتی برای کسانی که احتمال وقوع آنها را می دانند ، غافلگیر کننده است،‌ و این به سبب شتابی است که رویدادها می گیرند. به ویژه کشورهایی که پدیدآور تکنولوژیها نیستند و تحولات فنی – صنعتی را به طور مستمر دنبال نمی کنند، با تآثیرهای شدیدتر و بحران زاتر رویدادها دست به گریبان می شوند.

نشر کتاب در ساده ترین صورت آن، تکثیرکردن اثری است که به کمک یکی از شیوه های تولید چاپی بر روی کاغذ و توزیع و پخش آن به قصد انتقال؛ انتقال از یک یا چند ذهن به ذهنهای بسیار ، یا انتقال از یک جامعه به جامعه یا جامعه های دیگر، یا از یک فرهنگ و تمدن به فرهنگها و تمدنهای دیگر ،‌ یا از یک نسل و دوره به نسلها و دوره های دیگر ، یا همه اینها با هم .

از زمانی که آدمی نخستین کتاب را تدوین کرد و نسخه آن را ،‌چه بر لوح گلی یا سنگ یا ابزارهای دیگر در اختیار دیگران گذارد و ذهنیات خود را به کتابت در آورد، تاریخ نشر کتاب آغاز شد. اختراع کاغذ و سهولتی که این ماده در کار نوشتن و مبادله فراهم ساخت سبب شد که کتاب در نسخه های بیشتری تکثیر شود. اختراع چاپ ، انقلاب در عرصه نشر کتاب بود. کتاب در چند قرن گذشته ، به کمک کاغذ و چاپ به یکی از مهمترین ارکان زندگی در عصر تمدن جدید و به مهمترین ابزار دانش و فرهنگ و به کلید اصلی در های ذهن بشر و احساس و اندیشه و عاطفه او تبدیل شده است . بدون کتاب ، تمدن جدید هرگز نمی توانست اساسی ترین جنبه های خود را تحکیم و تقویت بخشید یا انتقال دهد. کتاب ، یکی از ستونهای این تمدن است . اما پس از تحولاتی که در عرصه ارتباطات و اطلاعات روی داد ، تحولاتی که نقطه آغاز آن را اختراع تلگراف در سده نوزدهم می دانند،‌ و سپس رواج یافتن رسانه های ارتباطی همگانی ،‌ به ویژه پس از پایان جنگ جهانی دوم و از حدود نیمه سده ۲۰ ، و در سالهای اخیر کاربرد گسترده کامپیوتر و ایجاد شبکه ها و نظامهای ارتباطی و اطلاع رسانی ، موضوع انتقال اطلاعات از راه نشر کتاب با مسائل تازه ای روبرو شد که طبعاَ در سیر تحول کتاب بی سابقه بود. این ویژگیها البته در همه جامعه ها عیناَ یکسان نیست و بالاخص در کشورهایی که تولید کننده رسانه ها و ابزارها و تجهیزات اطلاعاتی و ارتباطی هستند متفاوت از کشورهایی است که مصرف کننده اینها و دنباله رو کشورهای مولد به شمار می آیند. با این وصف ، ویژگیهای مشترک به حدی است که اجازه تعمیم بحث را در همه کشورها می دهد.

این نکته نیز به تاکید نیاز دارد که تحولات جدید و اخیر در عرصه های اطلاعات و ارتباطات به معنای تهدید نشر کتاب به نابودی نیست . بازار کتاب البته دستخوش تغییر عمیق می شود ، اما امکان اینکه کتاب از صحنه زندگی بیرون برود یا اقتصاد ، صنعت و بازرگانی نشر تعطیل شود، از سوی صاحب نظران پیش بینی نشده است . مخصوصاَ برای اطمینان خاطر ناشران کتاب ، یکی از تازه ترین آمارهای در آمد بزرگترین ناشران کتاب را در سالهای ۱۹۹۶ و ۱۹۹۷ از نشریه معروف گزارش نشر کتاب (۱) عیناَ نقل قول می کنم تاضمن اینکه دهانشان آب می افتد آسودگی خاطر هم بیابند. ارقام به میلیون دلار است .(لطفاَ رقم را در یک میلیون دلار ضرب کنید)

 

تعداد ناشرانی که بیش از دهها میلیون دلار در سال سود برده اند از اینها خیلی بیشتر است.

این ارقام فقط برای نمونه ذکر شد.

مقایسه آمارهای نشر و فروش و درآمد حاصل از کتاب در سالهای گذشته، و به ویژه پس از انقلاب در اطلاعات و ارتباطلات ، نشان می دهد که منحنی آمار ها سیر صعودی را طی می کند، و بنا براین واقعیت کمّی، می توان حکم کرد که اقتصاد نشر کتاب رو به افول یا تنزل نیست و آمار ها به اندازه کافی می تواند نگرانی کسانی را که می پندارند عصر نشر کتاب از راه چاپ به سر آمده است برطرف سازد و آنها را به ادامه نشر دلگرم کند . اما این دلگرمی ، به ویژه در کشورهای جهان سوم ، که تولید کننده تکنولوژیهای جدید نیستند ، اگر به این نتیجه بینجامد که ناشران همچون گذشته به شیوه های متداول در نشر ادامه دهند و باز همان محاسبات ،‌ همان مناسبات و همان تلقی های قدیمی از کتاب را در کار آورد، آنگاه در آینده ای نه چندان دور با بهرانهایی روبرو خواهند شد که یقیناَ از پس آنها برنخواهند آمد؛ مانند بسیاری از مشاغل و حرفه هایی که قهراَ‌ میدان را برای فعالیت های دیگری خالی کردند و خود برای همیشه از صحنه بیرون رانده شده اند.

براستی چه اتفاقی افتاده است ؟ اگر بخواهیم موضوع را ساده کنیم تا همه علاقه مندان به نشر کتاب بتوانند متوجه آن شوند ،‌ این اتفاق را به چه صورت بیان کنیم ؟ موضوع از این قرار است که قرن های قرن کتاب اصلی ترین رسانه انتقال دانش و نگرش بود، و اختراع چاپ ، این رسانه را به اوج کارآمدی خود رساند، اما پس از مدتی انتشار نشریات دیگری جز کتاب ، مانند مجله ها ، روزنامه ها ، جزوه ها و غیره ،‌ کاربردهای رسانه کتاب را محدود تر و تحریف شده تر ساخت. از قرن کنونی رشد سریع پیدایش و کاربرد رسانه ها و ابزار های اطلاعاتی ، که اطلاعات از راه آنها مبادله یا اشاعه داده می شوند ،‌ نه تنها دامنه همه رسانه های انتقال را محدودتر ساخت، بلکه در طبیعت آنها نیز تاثیر گذارد و موجب شد که در رابطه خود با پیامفرست ، پیامگیر،‌ خود پیام و نیز مناسبات میان آنها تغییر رخ دهد. و در ماهیت جستجو در اطلاعات که تغییر صورت بگیرد ، وضع کتاب و سایر مواد چاپی ، و بالطبع و بالتبع وضع نشر به طور کلی نیز تغییر می کند. بحث اصلی در باره این تغییرات است.

شتاب در بحث نشر و تاکید ورزیدن به سرعت در تصمیم گیری و در عمل ، به لحاظ آهنگ شتابناک در عرصه ارتباطات و اطلاعات است . برای تحولات اساسی در این عرصه ،‌ آمار ها و ارقام متفاوتی ذکر می کنند. تخمین رقم دیوید بیکر را را نقل می کنم . به تخمین او ، ۵ میلیون سال طول کشید تا زبان گفتاری به زبان نوشتاری (خط) تبدیل شد. از اختراع خط ه هزار سال گذشت تا چاپ اختراع شد . و ۵۰۰ سال پس از این اختراع ، آدمی توانست تلگراف ، تلفن ،‌ رادیو و تلویزیون را اختراع کند. از تلویزیون تا ویدئو فقط ۵۰ سال گذشت و از ویدئو تا کامپیوتر های شخصی (Pc) فقط ۵ سال .

مدت کوتاهی پس از رواج کامپیوتر های شخصی ، موضوع برقرار ساختن ارتباط میان آنها ، ایجاد شبکه های اطلاعاتی و اطلاع رسانی ، دستیابی به اطلاعات مورد نیاز ، هر جا و در هر گوشه جهان که هست ، احداث راه ها و بزرگراه های اطلاعاتی ، که از طریق آنها بتوان حجم عظیمی از اطلاعات را به سرعت جابجا کرد ، به بحث روز تبدیل شد . به ویژه آنکه صنایع الکترونیک ،‌ ونیز پژو هشهای کاربردی الکترونیک به سرعت در حال تحول و پیشرفت بود و ابزارهای لازم و تجهیزات فنی مورد احتیاج را در دسترسی قرار می داد.

وقتی گفته می شد ما به « عصر اطلاعات » وارد شده ایم. مراد تنها این نیست که اطلاعات در زمان ما اهمیت یا کاربرد بی سابقه ای یافته است . تعداد ۱۰ تکنولوژی اساسی و پایه در عصر ما دستخوش تغییر عمیق شده که شش تای آنها تکنولوژی اطلاعاتی – ارتباطی است ،مانند تکنولوژی تصویر دیجیتالی ، ابر رسانه ها ، ریز پردازه ها ، بافت های نوری و تجهیزات دور برد و تولید برنامه های نرم افزاری. بر اثر تحول عمیق در این تکنولوژیها ، وضع اطلاعات ، یعنی همان چیزی که موضوع و ماده اصلی نشر است ، به سرعت تغییر کرد. تکنولوژی تولید ابزارها ، تجهیزات و کالاهای اطلاعاتی به یکی از تکنولوژیهای بزرگ دنیای حاضر تبدیل شد. اقتصاد اطلاعات در ردیف سایر اقصادها قرار گرفت ، و کالاهای اطلاعاتی روانه بازارها شد و رقیب تازه ای برای کالاهای مشابه به شمار آمد، و شغلها و حرفه های تازه ای پدید آمد که همه در خدمت اطلاعات ، داد و ستد اطلاعاتی ، تولید و عرضه ، خرید و فروش ، پردازش،‌ رسانش ، تبلیغ و ترویج و غیرة اطلاعاتی است . شرکت های بزرگ جهان ، چه صنعتی و تولیدی ، و چه خدماتی و مصرفی ، سازمانها و نهادهای علمی ،‌ فنی ، پژوهشی ، متوجه شدند که برای حیاط و بقا در این عصر جدید باید به سرعت ساختارهای اطلاعاتی خود را دگرگون کنند و به اطلاعات دقیق ،‌ وسیع و کافی ، آمارها و داده های مطمئن و تجهیزات مناسب آنها مجهز شوند. همه اینها و پیامدهای ناشی از اینها سبب شد که صفت فعالیت نو پدید و گسترده « اطلاعات » را به عصری که در آن سر میکنیم نسبت دهند. البته در این نامگذاری ، کاملاَ موثر بوده است . هر چه هست ، نشر کتاب با عصر اطلاعات و مسائل خاصی این عصر رو به رو است و برای بقا و رشد خود راه های تازه ای را می جوید .

در نشری که اصطلاحاَ به آن « سنتی » می گویند، پدید آورندگان معمولا با کوشش های فردی خود آثارشان را پدید می آورند، دستنوشته ها را به ناشر می سپردند ، ناشر با سرمایه و تخصص خود دستنوشته را به اثر چاپی تبدیل می کرد، به بازار کتاب می فرستاد و کتابخوانان آنها را می خریدند یا از کتابخانه ها و دیگران امانت می گرفتند و می خواندند و به این ترتیب گردونه نشر کتاب به حرکت خود ادامه می داد. عصر اطلاعات در این چرخه تغییر پدید آورده است. نه جویش اطلاعات به سان گذشته است ، نه جویندگان اطلاعات از راه های گذشته جستجو می کنند و نه تولید. مصرف و گردش اطلاعات بسیاق سابق است . مفهوم « نشر جدید » یا «نشر مدرن » ، یا « نشر پست مدرن » ، و امثال آنها در برابر « نشر سنتی » ، رهاورد و زاده عصر اطلاعات است . در « نشر جدید » رابطه ، مناسبات و چگونگی رهیافتها و برخوردها میان سه رکن تشکیل دهنده نشر،‌ یعنی پدید آورنده – ناشر – خواننده دستخوش تغییری شده که مدام بر دامنه و ژرفای آن افزوده میشود. این سه رکن ، هر کدام به گونه ای شیوه های کار خود را در مقتضیات عصر اطلاعات و به ضرورت تغییر داده اند . پدید آورنده گان ، مراحل شناسایی ، بازیابی ، گردآوری ، کاوشگری ، بازآرایی ، دگرسازی ، بازآفرینی و دگرنمایی اطلاعات را به گونه دیگری می توانند انجام دهند. خوانندگان که دسترسی آنها به مجراهای مختلف اطلاعاتی متنوع تر ، متفاوت تر و به طور کلی به مراتب بیشتر شده است،‌ اکنون با شقه های انتخابی روبرو هستند که یکی از آنها کتاب است. و در این میان ناشران برای برقرار ساختن رشته جدید پیوند میان پدید آورندة جدید و خواننده جدید به تدابیر و امکاناتی نیازمند هستند که کلید آن به دست عصر اطلاعات است. پیوند میان این سه رکن ، که عامل ایجاد چرخة نشر است ، تا زمانی می تواند برقرار باشد که این سه به هم نیازمند و وابسته و پیوسته باشند. هرگاه که نیاز به عنصری از بین برود ، ترکیب چرخه نشر تفاوت می کند. شاید بتوان این مفهوم را با نمودار بهتر نشان داد.

بر اساس آمار ها ، اکنون حدود ۴۰٫۰۰۰ ناشر در آمریکا به نوعی فعالیت نشر مشغول هستند و سالانه حدود ۵۰۰۰۰ عنوان در این کشور منتشر میشود که از مجرای بیش از ۲۰۰۰۰ کتاب فروشی در اختیار خریداران قرار میگیرد.(۲) بر اساس آماره ها حدود ۱۰ درصد پدید آورندگان با استفاده از تکنولوژیهای اطلاعاتی و به ویژه DTP (که معادل رایج ولی نادرست آن در زبان فارسی « نشر رومیزی » است) آثار خود را منتشر می کنند. این درصد رو به افزایش است ؛ یعنی بخشی از پدید آورندگان عملاَ وارد قلمرو ناشر و نشر شدند و وظایف سابق او را ، و چه بسا از جهاتی نیز بهتر از او ،‌ خود انجام می دهند. آنچه پدیدآورندگان را به این کار توانا ساخته است چیزی جز تکنولوژی اطلاعاتی نیست. کامپیوتر ، استفاده از شبکه ها و نظامهای اطلاع رسانی نرم افزارهای مناسب برای نگارش ، ویرایش ، نسخه پردازی و نسخه آمایی ، تصویر گیری ، تنظیم و طراحی جدول و نمودار ، تکثیر و نظایر آنها از جمله چیزهایی است که پدیدآوندگان به سرعت آموخته اند و به کمک آنها آثار خود را معماری و مهندسی می کنند و نتیجه را به صورت کتاب آماده در اختیار خوانندگان می گذارند. در ضمن در آمریکا کارگذارانی هستند که فعالیت تخصصی آنها توضیع کتاب هایی است که خود پدید آورندگان آماده کرده اند. « خود ناشری » به ویژه از سوی شرکت هایی که تولید کنندة تجهیزات اطلاعاتی انفرادی و نرم افزارهای کتاب سازی و کتاب پردازی هستند ، به طرز وسیعی تبلیغ و آموزش داده می شود. خود ناشری ، خاص آمریکا و ژاپن و اروپا نیست ، بلکه در کشورهای دیگر هم کم و بیش رواج آن در افزایش است .

پدیده خود ناشری ، به هر حال پدیده تازه ای است که ناشران با آن روبه رو شده اند. مهارتهای فنی نگارش ، پردازش و چاپ و نشر کتاب به عنوان یکی از ارمغان های عصر اطلاعات در اختیار شماری کثیر و گاه نیز بسیار توانا و مسلط به کار ، قرار گرفته است . این پدیده در هر شکلی تهدیدی اقتصادی برای بخشی از نشر حرفه ای است . به ویژه آنکه کارگذارانی که منافع اقتصادی آنها در این است که خودشان حلقه رابط میان پدید آورنده و خواننده باشند . رقیبان گاه سرسخت و نیرومندی برای ناشران هستند . البته در این ماجرا منافع اقتصادی بسیاری هم از راه « بساز و بفروشی » کتاب و ترفند های سرهم بندی نصیب عده ای شده است و اطلاعات بسیاری از راه شبکه ها منافع دیگر به سرقت رفته و به هیآت دیگری در آمده است ، اما با وصف این ،‌ و در مجموع ، پدیده خود ناشری به عنوان فعالیتی خلاق ، مولد و نو آور در رشد و پیشرفت است .

وجود شبکه های اطلاع رسانی به پدید آورندگان امکان داده است که با هم و با بسیاری از نهادهایی که حقوق آنها را تامین می کند ، یا از حقوق آنها پشتیبانی می کند ، یا اطلاعات حقوقی و اقتصادی در اختیار آنها می گذارد ، در ارتباط باشند.

بنا بر این ، ناشران نه تنها با پدید آورندگان تازه ای رو به رو شده اند که چم و خم مسائل حرفه ای نشر را خوب می دانند، بلکه با گروهی مواجه اند که با جنبه های حقوقی و اقتصادی آثار خود نیز تسلط کافی یافته اند. در واقع تخلف از قرارداد نشر ، دیگر چیزی نیست که از نظر پنها ن بماند. نظامهای قانونی هم جایی برای تخلف باقی نمی گذارد. پدیده تقلب در تیراژ کتاب ، پنهان کردن تعداد واقعی تیراژ و فروش واقعی کتاب از پدید آورنده و مراعات نکردن، یا به حد لازم و کافی مراعات نکردن حقوق پدید آورنده ، فقط خاص آن دسته از کشورهایی است که نظام های قانونی بر نشر حاکم نشده است و بازار محدود و اقتصاد بیمار کتاب ، سرمایه و رابطه ناشر را بر حقوق پدید آورنده مسلط ساخته است. در نظام آزاد گردش اطلاعات ، ناشر ناگزیر است در مسیر های قانونی نشر و بدون تخلف حرکت کند. ناشران بزرگ بخشی مخصوص مسائل حقوقی دارند که رابطه مالی – حقوقی میان دستگاه نشر و پدید آورندگان را از یک سو ، و دولت و دستگاه ها و نهادهای دیگر را از سوی دیگر تنظیم می کند. کسانی هم هستند که به عنوان مشاور حقوقی نشر یا مشاور نشر به پدید آورندگان خدمات لازم را ارائه می کنند. بنا بر این همه حرکات و اقدامات ناشر می تواند زیر ذره بین های تخصصی قرار بگیرد. به طور کلی دگرگونی در چگونگی آفرینش ، پیدایش و آمایش کتاب ، رابطه میان پدیدآورندگان و ناشران را پیچیده تر ساخته و ناشران را وادار ساخته است به روابطشان با پدید آورندگان افزایش محسوس ببخشند.

خوانندگان که مخاطب اصلی ناشران و هدف های نهایی نشر هستند ، در فضای جدید عصر اطلاعات و ارتباطات تلقی دیگری از کتاب دارند، و این تلقی تا حدود بسیار زیادی دستخوش تغییر سریع است . تکنولوژی های تولید اطلاعات و اطلاع رسانی به سرعت می تواند بر بازار کتاب تاثیر بگذارد. در واقع همان گونه که از نشر جدید ، ناشر جدید و پدید آورنده جدید صحبت می کنیم ، می توانیم از خواننده جدید هم سخن به میان آوریم . شاید بتوان گفت که ظهور خوانندگان جدید از زمانی آغاز شد که در جامعه ای آزاد توانستند از میان رسانه های مختلف دست به انتخاب آزادانه و آگاهانه بزنند . و زمان این ظهور را می توان د هه ۱۹۵۰ دانست که رادیو و تلویزیون رواج گرفت و انتشار نشریات متنوع اقزایش یافت . در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ رسانه های دیداری – شنیداری ، مانند صفحه ، نوار ، فیلم ، مجموعه های مصور ، مجموعه های اسلاید و نظایر آنها امکانات انتخاب علاقه مندان را افزایش داد و تحول بزرگ از دهه ۱۹۸۰ با رواج گرفتن و ارزان شدن نسبی کامپیوتر های شخصی آغاز شد، و همین کامپیوتر های ساده بود که باریکراه ها را برای ایجاد بزرگراه های اطلاعاتی و انتقال اطلاعات در مقیاسهای عظیم باز کرد و در چگونگی برداشت از اطلاعات و کاویدن و یافتن و کاربرد آن تاثیر گذاشت و دامنه تاثیرش اکنون و امروز بدان جا کشیده است که باید با آنها مواجه می شود ،‌ نخست به سراغ کتاب می رود؟

آمارها می گویند در امریکا می توان از بیش از ۵۰۰ کانال تلویزیونی و حدود ۰۰۰/۱۰ ایستگاه رادیویی استفاده کرد و به حدود ۰۰۰/۵۰ پایگاه داده های اطلاعاتی دست یافت.(۳) در هر کشوری که بتوان کامپیوتر شخصی خود را به وسیله ارزان قیمتی که تلفن و کامپیوتر را به هم وصل می کند(مدم) مجهز ساخت،‌ می توان به شمار عظیمی از بانکها و شبکه های اطلاع رسانی در گوشه و کنار جهان دسترسی یافت . در بسیاری از کشورها بخشهایی از کتابخانه های عمومی به جویندگانی اختصاص داده شده است که می خواهند به طور رایگان از اطلاعات رایگان موجود در بانکهای اطلاعاتی جهان استفاده کنند. جاذبه های کامپیوتر و بازی با کامپیوترو شبکه بازی و شبکه گردی و سیر و سفرهای شبانه در گوشه و کنارهای شبکه ها به کنار ، در واقع یافتن اطلاعات ، یا به عبارت دیگر اطلاعی را ، که می توان از راه شبکه های کامپیوتری گرفت ، اکنون نکته ای است که مسیر آینده دست کم نشر انواع خاصی از کتاب بدان وابسته شده است. مثالی عرض کنم . چند روز پیش که در شبکه اینترنت درباره نشر به جستجو مشغول بودم ، برحسب تصادف به ناشری برخوردم که آثار صوفیانه منتشر می کند. از سر کنجکاوی درنگ کردم و از نام ناشر به سراغ تصوف و عرفان رفتم و به این فقره از اطلاع برخوردم که صوفیان و عارفان بزرگ جهان از آغاز تا امروز چه کسانی هستند. نتوانستم جلوی کنجکاویم را بگیرم و فرمان چاپ را به کامپیوتر دادم و صورت فشرده ای گرفتم در ۱۵ صفحه که از فیثاغورس تا محققان سرشناس جدید تصوف را به اختصار،‌ ولی به نحو دقیق معرفی می کند. خوب ، برای دست یافتن به این مطلب در کتابی که طبعاَ در اختیار نداشتم و باید حتماَ به یکی از کتابخانه های تخصصی سر می زدم، چه باید می کردم؟ به فرض اگر به موضوع تصوف و عرفان علاقه مند هستم ،‌آیا کتابهای این حوزه را بخرم و جمع کنم یا هر طور شده به نقد و اقساط کامپیوتر تهیه کنم و خودم را نه تنها به اطلاعات مربوط به تصوف و عرفان ، بلکه به اطلاعات دیگر نیز برسانم؟ همین یرسش ساده خواننده ، تصمیم درباره سرنوشت نشر کتاب است ، زیرا پرسشی راهبردی (استراتژیک) است. در عصر اطلاعات و ارتباطات ‌، جایگاه کتاب در جستجوها تغییر یافته و به یکی از رسانه های اطلاعاتی در کنار رسانه های دیگر تبدیل شده و در واقع کتاب از جایگاه قدسی اش فرو کشیده شده است و تکنولوژی در حال تحول اطلاعات و ارتباطات ، محملهای تازه ای برای انتقال اطلاعات در اختیار می گذارد که گاه به مراتب کارآمدتر از کتاب است و اینها همه امکان انتخاب جویندگان اطلاعات و دامنه آزادی عمل آنها را افزایش می دهد.

آن دسته از خوانندگانی که پژوهشگرند، با آمار و ارقام و داده های آماری سر و کار دارند ، یا به حجم عظیمی از اطلاعات نیازمندند ، یا مطالعات تطبیقی می کنند و بسیاری چیزها را باید با هم بسنجند ، کتاب را پاسخگوی نیازهای پژوهشی خود نمی دانند. آنچه بنا به طبیعت خود کتاب ، لاجرم تابع محدودیت زمانی و مکانی است ، محدودیت رسانه ها دیگر اطاعاتی نیست و این نیز کاربرد کتاب را برای برخی هدفها محدودتر می سازد.

خوانندگان خردسال ، نوجوان و جوان را نباید از نظر دور داشت . اینها رقم عمده ای از سرجمع خوانندگانی را تشکیل می دهند و بخش قابل توجهی از اقتصاد نشر بر پایه نیاز اطلاعاتی این دسته خواننده می گردد. جاذبه هایی که کامپیوتر برای آنها دارد ، فضاهای زنده ، بازیهای سرگرم کننده ، فیلمهای جذاب بازیهای هوشی ، برنامه های آموزنده علمی و فنی ، دوره های آموزشی مواد درسی و کمک درسی ، گفتگو ها پرسش و پاسخها و امکان اتصال به برنامه های تلویزیونی ، رادیویی و جز آنها ، که از امکانات رسانه جدید است ، در رسانه های دیگر و طبعاَ در کتاب نیست .

سالمندان ، آسیبمندان و بسیاری دیگر که کتاب را باید بشنوند ، یا ترجیح می دهند که به جای خواندن ، از شنیدن لذت ببرند ، مصرف کنندگان کتابهای گویا هستند. اقتصاد کتاب گویا رو به رشد است ؛ به ویژه پس از رواج گرفتن و ارزان شده نسبی لوح فشرده (سی دی) که حجم عظیمی از اطلاعات را در فضای بسیار محدودی جای می دهد ، بازار کتابهای گویا رونق تازه ای گرفت . بسیاری از کتابها با صدای خود نویسنده یا با صدای گویندگانی که عده ای علاقه مندند مطالب را با صدای آنها بشنوند ، به بازار آمده است . چند روز پیش از کتابخانه کتابی امانت گرفتم درباره جریانهای جدید فکری – فلسفی بر سی دی و با صدای نویسنده آن که از استادان نامدار فلسفه است و متن کتاب خودش را به صورت سخنرانی زنده در ۸ جلسه و در ۱۶ ساعت ایراد کرده است . با این کتاب حدود دو هفته ، آخرهای شب که می توان در بستر آرمید و چشم خسته را بست و در خلوت شب به صدایی آهنگین و خوشنواز و به سخنانی شنیدنی گوش سپرد‌ ، زندگی کردم و از آن نکته ها آموختم و بسیار لذت بردم . بسیاری از دوستداران کتاب اکنون از این لذت بهره مندند.

کاربردهای دیگری که رسانه های شنیداری یافته است ، از جمله در حوزة زبان آموزی ، مهارتهای شنیدن ،‌آموزش سخنوری ، تصحیح گویشی ، درست آموختن زبان معیار ، چکیده و گزینه خوانی ، زقابت با کتاب کاغذی را تشدید کرده است . در سالهای اخیر شمار نسبتاَ زیادی از شرکتهایی که تخصص آنها خلاصه کردن و فشرده کردن کتابها و گزارشها و تبدیل متن به نوار و لوح فشرده است ،‌فعال شده اند. بسیاری از کسانی که محدودیت وقت دارند ، با این شرکت ها قرارداد می بندند و از آنها می خواهند که منابع مورد نظرشان را چکیده و ضبط کنند و برایشان بفرستند . عده ای از چکیده نویسان خوش قلم حرفه ای هم با این شرکتها همکاری می کنند. نواری از کتابخانه امانت گرفتم که چکیده چند عنوان از آخرین کتابهای جدید مربوط به مدیریت به مدت یک ساعت و با لحن دلنشینی بر آن ضبط شده است. این کتابها به گونه ای بسیار منظم و مقوله بندی شده و با اقتصاد کلام و نثر سالم و خوب عرضه می شود ،‌ در واقع حب مناسب پرمشغله ها و کم وقتهاست . این فعالیت نیز در گسترش است ،‌ به ویژه آنکه شرکتهای بزرگ از مصرف کنندگان انبوه تولیدات اطلاعاتی دیداری – شنیداری اند.

اینها از جمله امکاناتی است که خوانندگان ،‌ و البته در کشورها و جامعه های مختلف به درجات مختلف ، در اختیار دارند ؛ امکاناتی که در رقابت با بازار کتاب جای خود را در زندگی بشر امروز به دست آورده است. و سر انجام می رسیم به رکن دیگر چرخه نشر کتاب که رکن مولد و مهمترین عنصر آن است : ناشر.

ناشران ، چه از نظر مادی و چه از حیث معنوی ، جایگاه های یکسانی ندارند. ناشران جهان تولید کننده ، ‌صنعت و اقتصاد حرفه خود را پا به پای تحولات تکنولوژیک دگرگون می کنند و هوشمندتر ینشان به عنوان موفق ترین نمایندگان صنف خود باقی می مانند. ناشران جهان مصرف کننده که نقشی ، یا نقش مهمی در این تحولات ندارند ،‌ مدام در معرض پیامدهای ناخواسته ای هستند که محصولات جدید تکنولوژیک در بازار تولید و مصرف تغییر به بار می آورد،‌ و سرعت تغییرات به حدی است که مجال انطباق دادن خود با وضع جدید را از آنها می گیرد. در نیم قرن گذشته ، امواج پیاپی رسانه های جدید ،‌ هر کدام به سهم خود برای ناشران غافلگیر کننده بوده است ، و امواج دیگری که در آینده خواهد رسید‌ ، با توجه به آهنگ شتابناک آنها ، غافلگیر کننده تر است . بن بستهای اقتصادی نشر کتاب در جهان محروم مصرف کنند ، البته بسیار تآسف آور است. وضع بد اقتصادی برهمه چیز و از جمله برکتاب تآثیر منفی می گذارد . شاخص هزینه ها رو به افزایش است و اقتصاد کم روق کتاب نمی تواند این هزینه ها را با در آمدها سر به سر کند. در همه کشورها هزینه حمل و نقل مواد چاپی در افزایش است ،‌ اما هزینه انتقال اطلاعات از راه های الکترونیک در کاهش است ، و این نیز تهدید دیگری است که متوجه نشر کتاب است .

دشواری نشر کتاب در جهان محروم ، فقط به جنبه های فنی و اقتصادی محدود نیست ،‌ عملهای سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی نیز معمولا تآثیرهای کاهنده خود را بر وضع کتاب باقی می گذارد. ناشرانی که خدمت فرهنگی می کنند و در عوض زیان اقتصادی و ستم سیاسی می بینند ،‌ زیر فشارهای روحی و روانی قرار می گیرند و هیچ قانون و مقرراتی سایه حمایت بر سر آنها نمی گسترد ، توان و جسارتی برای طرحهای دوراندیشانه و برداشتن گامهای بلند نخواهند داشت . دور فرساینده و کاهنده ، حاصلش چیزی جز حذف فعالیتهای آسیب پذیر و ظریف فرهنگی نیست ، و در نهایت خسران ناشران – عنصر های مولدی که اکثر حکومت های جهان محروم از آنها حمایت نمی کنند ، سهل است ، انواع موانع و مشکلات را هم سر راهشان قرار می دهند – خسارت مستقیم به فرهنگ است.

این چشم انداز ناخوشایند طبعاَ برای همه ناشران کشورهای جهان محروم نگران کننده است ، اما اگر ناشران بخواهند از گردونه تولید فرهنگی بیرون نیافتند ، یا فعالیت تولیدی خود را به فروش کتاب و سایر مواد چاپی فرو نکاهند ، یا به دام چاله انفعال محض و دنباله روی از سیر رویدادها در نغلتند ، توجه به جنبه های دیگری از واقعیت جهان امروز ضرورت دارد.

یک واقعیت این است که همان گونه که پدید آوران و خوانندگان عصر اطلاعات و ارتباطات دستخوش تغییر شده اند ، ناشران نیز ناگزیرند خود را ، فعالیت هایشان را ، هدفها ، سیاست ها ،‌برنامه ها و کاربردها را تغییر بدهند . این تغییرات به دانش ، آگاهی ، آموزش و تآمل و تجربه و نوآوری و راهیابی نیاز دارد. باذهنیت ایستا و با پیروی از قاعده های کهن نمی توان هیج تحولی در وضع کنونی نشر کتاب پدید آورد. این واقعیت را هم باید پذیرفت که اقتصاد نشر کتاب در شمار آن دسته از فعالیت های اقتصادی – صنعتی – بازرگانی است که هم سرمایه بر است هم کاربر . در عالم نشر معیار موفقیت به میزان سودآوری محدود نمی شود . سرمایه گذارانی که ففط به سود آوری می اندیشند ،‌ در حوزه اقتصاد نشر فعالیت نمی کنند. موفقترین ناشران آنهایی هستند که توانسته اند میان سود معقول از اقتصاد کتاب و معیارهای پذیرفته شده نشر موفق ، نسبت های بلند مدت و پایه دار بر قرار سازند . نشر کتاب ، صنعتی معرفتی (Knowledge Industry) و صنعتی فرهنگی (Cultural Industry) است. این دو صنعت که در خدمت دانش ، فرهنگ ، معرفت ، فراغت و لذتهای روحی – معنوی جامعه بشری است ، از مقتضیات علمی – فنی و مسائل عصر اطلاعات ، ارتباطات و الکترونیک به شدت تاثیر پذیرفته اند. در حقیقت وسعت دامنه احاطه ناشران به جنبه های مختلف این تاثیر و تاثر ، میزان موفقیت آنها را تغیین کرده است.

نشر دنیای جدید را برخی از صاحبنظران در این عبارت خلاصه می کنند(۴). که تک رسانه (Mono-Medium) به چند رسانه (Multi-Media) تبدیل شده است.

تکنولوژی عصر اطلاعات و ارتباطات با امکاناتی که برای انتقال صوت و تصویر فراهم ساخته ، خواننده قدیم را که مخاطب اصلی نشر کتاب بود ،‌ به خواننده – شنونده – بیننده تبدیل کرده است . محصول آن نشر فقط متن چاپی بود ، و محصول این نشر پدیده های چند رسانه ای است که بنا به طبیعت موضوع و مقتضیات متن ،‌ تغییر شکل می یابد. کتابهایی که با نوار ، لوح فشرده ، صفحک (دیسکت) یا تجهیزات دیگر دیداری – شنیداری همراه است ، از ساده ترین محصولات چند رسانه ای در عصر اطلاعات است ، ناشرانی که امکانات متنوع این پدیده ها را در نظر نگیرند یا توانایی تولید کردن آنها را نداشته باشند ، طبعاَ دسته ای از خوانندگان خود را از دست می دهند .

رهاوردهای اطلاعاتی و ارتباطی در ساختار تکوین کتاب و معماری و مهندسی آن تغییرات بنیادین راه داده است. تولید برخی از انواع کتاب اکنون بکلی متفاوت از ده – بیست سال گذشته است . دفتر کار بسیاری از ناشران به کانون فعال گردآوری ، سازماندهی و مقوله بندی اطلاعات تبدیل شده است . ناشران توانایی ارزیابی اطلاعات ،‌ جا به جایی ، هدایت و بازآرایی اطلاعات را یافته اند. حجم عظیمی از اطلاعات که رسانه های اطلاعاتی و ارتباطی در اختیار می گذارد ، به ناشران مبتکر این امکان را بخشیده است که به یاری ویراستاران مسلط به نشر دنیای امروز ، به صورت معمار و مهندس ، بر تکوین برخی از منابع نظارت کنند . در این گونه منابع ، پدید آورندگان بخصوص‌ ،‌ به گونه ای که در نشر سنتی می شناختیم ،‌حضور ندارند.

اندیشه و طرح کتاب از آن ناشر است . اطلاعات را ناشر فراهم می آورد و می پردازد ، یا به سفارش او آماده می شود . ویراستاران ناشر بخشهای مختلف کتاب را بازآرایی می کنند و قسمتهای تولید فنی و هنری نشر ، تدابیر بصری را از راه پردازشهای اطلاعاتی فراهم می سازند.نرم افزارهای متنوع طراحی ، نقاشی ، رسامی و جز آنها دایره تنوع هنری کار نشر را بی اندازه گسترش داده است . بسیاری از کتابهای پرطرفدار و پرخواننده و پرسود درسی در زمینه های علمی ، فنی ،‌پزشکی و متنهای درسی دانشگاهی و دبیرستانی ‘، و منابع خود آموز ،‌ به این شیوه آماده سازی و منتشر می شود . نام برخی از نویسندگان در این گونه کتابها در واقع نشانه آن است که صحت و دقت مطالب از جانب آنها تایید شده است ، و گرنه بیشتر مولفان کتابهای درسی و دانشگاهی که به این سان در منابع می بینیم نه صاحب قلم و در نویسندگی چیره دست اند و نه این همه هنرمند و مبتکر در جنبه های تصویری . نوع جدید معماری و مهندسی کتاب به کمک رهاوردهای عصر اطلاعات و ارتباطات ، موج جدیدی در نشر کتاب جهان تکنولوژیک است . سودهای اقتصادی حاصل از نشر این گونه منابع برای ناشران بسیار کلان است . در دهه ۱۹۹۰ ، بسیاری از ناشران فقط از راه انتشار کتابهای درسی و دانشگاهی ، و البته با بهره گرفتن از شیوه های جدید ، سالانه بیش از ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیون دلار درآمد داشته اند . (۵) و نکته دیگر شایسته اشاره اینکه بخش عمده ای از همین در آمدها مجدداَ در حوزه فرهنگی نشر سرمایه گذاری شده است و چرخه نشر کتاب غنی تر و فعالتر شده است.

تجهیزات ارتباطی در روابط و ساختار اداری ناشران تغییر به بار آورده است و این تغییر نه تنها از هزینه ها و بار تعهدات مالی ناشران کاسته و تمرکز و تجمع نیروهای انسانی را به حداقل ضروری کاهش داده است ، در سرعت بخشیدن و افزایش دقت در جریان تولید کتاب تاثیر جدی گذارده است . اکنون ناشران می توانند باهمه عناصر مولد کتاب در جا در تماس باشند. آثار را به طریق الکترونیکی از پدید آوران بگیرند ،‌برای مشاوران و ویراستاران و کتاب پردازان در شهرها ، ولایتها یا کشورهای دیگر بفرستند ، متنهای آماده شده را از همین طریق برای چاپ ارسال دارند ، و خلاصه آنکه از دفتر کار خود فقط برای تبادل متن و رای و نظر استفاده کنند و اصطحلاک را ، که از مسائل حساس و وقتگیر مدیریت است ،‌ به حد اقل برسانند . حذف محیطها و فضاهای اداری از مرکز مدیریت نشر و جایگزین شدن آن با مناسبات و روابط اطلاعاتی از راه رسانه های مناسب ، از شاخصهای نشر روزگار اخیر است.

دستیابی به بانکها و شبکه های اطلاع رسانی ، دامنه آگاهیها و دانسته های ناشران را وسعت بخشیده است . امکان تشکیل بانکهای اطلاعاتی ، آنها را توانا ساخته است که اطلاعات مربوط به پدید آورندگان ،‌ مترجمان ، ویراستاران و سایر عناصر مولد کتاب را سازماندهی و روزآمد کنند ،‌ در جریان آخرین آمار و ارقام مسائل اقتصادی نشر قرار بگیرند‌ ، و به داده های کتاب شناختی که ضروری ترین و نخستین اطلاع درباره بازشناسی منابع است ، روزانه دست یابند. این دسترسی اطلاعاتی ،‌ضریب خطای ناشران را در انتخاب و ترکیب عناصر مولد کتاب به حد اقل کاهش داده است.

تحولات در اطلاعات و ارتباطات ،‌ در یک تقسیم بندی کلی ،‌ ناشران را در دو دسته عمده جای داده است : آگاه ، کنشگر ، روزآمد ،‌آینده نگر و آینده گرا و دسته ناآشنا‌ ، بی خبر ، کنش پذیر ، واپس نگر ، و گذشته گرا . هرچه از قدرت تولیدی نشر از راه دستیابی به اطلاعات کاسته و بر انفعال در برابر اطلاعات افزوده شود ،‌نقش ناشر به سمت قهقرا بیشتر سوق می کند . در واقع پیچیده تر شدن عوامل جبراَ ایجاب کرده است که ناشران خود را به رهاوردهای اطلاعاتی این عصر مجهز سازند. ناشران موفق و پیشرو نه تنها واقعیت های زمان خود را خوب شناخته اند و تشکیلات خود را با مقتضیات عصر اطلاعات و ارتباطات وفق داده اند ،‌ بلکه با سرمایه گذاری در خور توجه در زمینه پژوهشهای نشر ، بهتر شناختن سلیقه ها و ذائقه های دستخوش تغییر خوانندگان ، بازاریابی بازار گشایی ،‌و بازار آفرینی ، اقتصاد کتاب را از مهلکه های بحران عمومی نجات داده اند . نقشی که این دسته از ناشران در ایجاد و توسعه برنامه های آموزش نشر در دانشگاهها و برنامه های پژوهش نشر پژوهشگاهها به عهده گرفته اند ، ازنقش مراکز علمی و دولتی هیچ کمتر نیست. نحوه برخورد اینها با وضع کنونی اطلاعات و اطلاع رسانی در جهان و در مقیاس جهانی ،‌ و کسانی که می توانند خریداران بالفعل و بالقوه کالای اقتصادی آنها باشند ، ‌سیاست و برنامه جدید انتشاراتی آنها را تعیین کرده است .

مقوله شعر و ادب ،‌به ویژه رمان و داستان کوتاه ، تاکنون رسانه ای بهتر از کتاب نیافته است . بازار پرخواهان و خواننده اینها از آن ناشران کتاب است ، به شرط آنکه بتوانند با عرضه کتابهای جذاب ،‌برای مخاطبان پرمشغله و کم وقت و کم حوصله دنیای امروز ، که در عین حال به رسانه های مختلف دسترسی دارند ،‌انگیزه خریدن ،‌خواندن و نگاه داشتن این گونه آثار را فراهم آورند.

و جان کلام آنکه عصر اطلاعات و ارتباطات در عین آنکه راه را از جهاتی بر نشر کتاب بسته است ، راههای تازه و دیگری به روی آن گشوده است . نشر کتاب در این دگرگونی ناگزیر به تغییر است ،‌ و چنین تغییری زمانی می تواند نیک انجام باشد که ناشران ،‌ مولدان اصلی کتاب ،‌ به ذهنیت مهارت ، دانش فنی و تجهیزات لازم این عصر مجهز شوند. و به آموزش این جنبه ها سرآغاز تحول در نشر کتاب تواند بود.

 

عبدالحسین آذرنگ

دیدگاه خود را به ما بگویید.